دانا ماشاالله پور

دانا ماشاالله‌پور؛

مرد جذاب ایرانی

 

از در که وارد می‌شود تمام آن چیزی که نیازمند حرفه «مدلینگ» است را به یک‌باره با خود به همراه می‌آورد. فهمیدن حرفه‌ای بودن او دقت زیاد یا چشمان تیزبین نمی‌خواهد. اندام روی فرم و اندازه، مدل  راه رفتن، طرز لباس پوشیدن، استایل برخورد و حتی بوی عطری که از او استشمام می‌شود، خود گویای همه چیز است. خون‌گرم و خوش صحبت است و انگار هیچ قصدی برای نمایش خود به عنوان یکی از معروف‌ترین مدل‌های موفق ایرانی ندارد. حرف‌های روزمره و داستان‌های جالب زندگی‌اش را  چنان دوستانه و بی ‌هیچ سانسوری حکایت می‌کند که گاهی فراموش می‌کنی که او را نمی‌شناسی. همین‌جاست که اولین نشانه‌های خاص بودنش را بعد از چهره‌ بسیار متفاوت‌اش به وضوح می‌بینی.  چشمان رنگی و صورت استخوانی زاویه‌دارش حکایت از ترکیب متفاوتی دارد که شاید برای مدل ایرانی بودن کمی عجیب به نظر بیاید. رفتار دوستانه و ایده‌های جذابش در این حوزه را که چاشنی ظاهر متفاوتش می‌کنی، با یک سوپر مدل فوق‌العاده روبه‌رو می‌شوی که به راستی هیچ کم از معروف‌ترین‌های دنیا ندارد. خودش را «دانا ماشاالله‌پور» معرفی می‌کند.27 سال سن دارد و صحبت درباره سابقه دو ساله‌اش در حرفه مدلینگ را با گریزی از اتفاقات گذشته آغاز می‌کند.

داستان «مدل» شدنم از کجا آمد؟

 اولین روزهایی که استعداد بی‌نظیرش برای قرار گرفتن جلوی دوربین به چشم آمده بود، به پانزده سالگی‌اش بر می‌گردد. اوج دوران نوجوانی که شاید برای هر آدمی در آن رده سنی پیش آمدن چنین موقعیتی بسیار جذاب باشد. «دانا» اما ترجیح می‌دهد به جای پرداختن به چنین داستان‌هایی، ورزش را که علاقه اصلی‌اش است به صورت حرفه‌ای ادامه دهد. «بسکتبال» رشته اصلی ورزشی‌اش بوده که در آن موفقیت‌های زیادی داشته و بعد از آن «دوچرخه سواری» را  به صورت حرفه‌ای انجام داده است. به گفته خودش نمی‌تواند وارد یک رشته ورزشی شده و آن را  نصفه و نیمه رها کند. انگار تا زمانی‌که آن ورزش را به صورت حرفه‌ای انجام ندهد، دِین‌اش در مورد آن ادا نشده و چیزی کم دارد. همین تمرینات ورزشی برای داشتن آن همه تناسب اندام مسلما توجیح بسیار مناسبی به حساب می‌آید. شاید تفاوت‌ «دانا» با دیگرانی که خود مدل‌پنداری دارند، در همین نکات ریزی که به «لایف استایل» افراد بر می‌گردد هم به راحتی دیده شود. مسلما بین فردی که یک روز تصمیم می‌گیرد به دنبال حرفه «مدلینگ» رفته و پیرو آن در باشگاه‌های ورزشی ثبت‌نام می‌کند تا به این وسیله به ایده‌آل‌های لازم دست پیدا کند، با «دانا»یی که به واسطه ترکیب موزون، ورزش‌ حرفه‌ای و رژیم غذایی مناسب که برگرفته از عادت خانوادگی‌اش است و سال‌هاست به آن شیوه تغذیه می‌کند، تفاوت زیادی وجود دارد. این همان چیزی است که به عنوان اصالت از آن یاد می‌شود.

داستان وارد شدنش به دنیای مد و فشن را این‌طور عنوان می‌کند؛ حدود دو سال پیش با خانم عکاسی که به تازگی دست به دوربین شده بود، با این حرفه آشنا شدم. البته یک سال قبل از آن از طریق استاد دانشگاهی که در این حرفه فعالیت می‌کرد آشنا شدم و حس کنجکاوی‌ام مرا به این سمت و سو کشاند که درباره این حرفه بیشتر بدانم. صحبت با آن استاد مرا با این واقعیت مواجه کرد که پارامترهای مناسبی برای ورود به این حرفه دارم. تعریف‌ها و تمجیدهایش چنان موشکافانه و دقیق بود که برای همان زمانی که هنوز قدمی برنداشته بودم، مرا در پله‌های بالاتر از سطح معمولی قرار می‌داد. با محیط «مدلینگ» از طریق آن استاد آشنا شدم و بعد از آن به علت استعداد و انگیزه‌ای که در
آن خانم عکاس دیدم، تصمیم گرفتم جلوی دوربینش قرار بگیرم. چیزی در حدود پنج عکس از من گرفته شد که با همان دو عکس اول نام من بر سر زبان‌ها افتاد. سبک متفاوت عکس‌های که ایشان می‌گرفتند و حسی که در تصاویر وجود داشت از همه تعاریف همیشگی عکاسی سدشکنی کرده و سر و صدای زیادی به راه انداخت.

به قبل‌ترها برمی‌گردد و از تحصیلات دانشگاهی‌اش می‌گوید. دوره کارشناسی را در رشته مکانیک تمام کرده و هم‌اکنون دانشجوی ارشد رشته مدیریت است. در زمینه رشته مکانیک به واسطه حرفه پدرش کارهایی انجام داده است. علاقه‌اش به حرفه فشن، مد و مدلینگ به دوران‌های بسیار دور بر می‌گردد. به واسطه این‌که هنر در خون اعضای خانواده‌اش جاری بوده با این مبحث از بچگی آشنایی داشته و بازی‌های مد، لباس و مدلینگ را از همان دوران‌ها دنبال می‌کرده است. معتقد است در آن زمان خیلی فعالیت‌هایی را که در ایران در زمینه مد و فشن انجام می‌شد قبول نداشتم اما امروز دیدگاه کاملا متفاوتی به آن دارم. از نظرم روند مد و فشن در ایران امروز بسیار تغییر کرده و شکل دیگری به خود گرفته است. همه این‌ها در کنار هم مرا راهی این داستانی کرد که امروز در آن حرف‌های زیادی برای گفتن دارم.

فعالیت‌هایم محدود به ایران نبود

اصولا برای انجام هر کاری خودم بسیار پیگیری می‌کنم و روند کار را در دست می‌گیرم. عادت ندارم جایی بنشینم تا بخت و اقبال به من روی بیاورد. هرکاری را که می‌خواهم انجام دهم با دقت و علاقه دنبال کرده و سعی می‌کنم لینک‌های مناسبی را برای پیشرفت پیدا کنم. در همان شش ماه ابتدایی ورودم به این مسیر موفق شدم قراردادهای زیادی با کشورهای اروپایی داشته باشم. در برنامه‌های مختلف جستجو کرده و افراد کارآمد در این حوزه را پیدا می‌کردم؛ پیشنهاد کار از سوی کشورهای آسیایی و اروپایی مختلف مانند فشن سنتر میلان و فرانسه نتیجه این گسترش روابط و شناخته شدنم در دنیای مد و فشن جهانی بود. برقراری ارتباط با این افراد و صحبت با مدل‌های مطرح دنیا، مدیر برنامه‌های آنها و شرکت‌های مدلینگ مطرح در دنیا نه تنها من را با اطلاعات بیشتری مواجه می‌کرد، جرقه‌های دیگری را در ذهنم ایجاد می‌کرد که بتوان با کمک آنها در مسیر درست قدم بردارم. چنین ارتباطاتی قراردادهای زیادی برای من به همراه آورد که از جمله معروف‌ترین‌های آنها «رد مادل» است که پنجمین آژانس مادلینگ نیویورک بوده که قرارداد سه ماهه برای من داشت؛ میلان، لس‌آنجلس، فرانسه و چین دیگر مکان‌هایی بودند که قراردادهای زیادی برای من به همراه داشتند. قبل از همه اینها اما آشنایی با دو نفر ایرانی که در خاورمیانه کارهای مد و فشن انجام می‌دانند پای من را به فعالیت در کشورهای دیگر باز کرد. حاصل این آشنایی قرارداد با برند «دیویدف» در امارات و اجرای Runway محصولات این برند در دبی و دعوت به همکاری در فشن شوی مرسدس بنز در ترکیه بود که متاسفانه به علت تداخل با برنامه‌های ایران به برنامه ترکیه نرسیدم. برنامه «اسپلش» در امارات هم دیگر برنامه‌ای بود که برای آن دعوت شدم که باز هم به علت مشکل در پروازم موفق نشدم به آن برسم. اما مسلما این قراردادها تجربیات زیادی برای من به همراه داشت و پرونده سابقه فعالیت‌های من در زمینه «مدلینگ» را درخشان‌تر کرد. در طول این جریان همواره سعی‌ام بر این بود که همه اطلاعات خوبی که در کشورهای مختلف دنیا در زمینه «مدلینگ» به دست می‌آورم را در کشور خودم پیدا کرده و یا تا حد ممکن ایجاد کنم تا شاید بتوان مقابله به مثلی باشد برای کشورم که اعتقاد دارم پتانسیل قوی ظاهر شدن در این زمینه را دارد.

 

هنرنمایی جلوی معروف‌ترین دوربین‌های دنیا

عکاسان معروف و زبردست را در این حوزه سعی کردم بشناسم و از طریق آنها در این حرفه قدم‌های مستحکم‌تری بردارم. از موسسه‌ای به نام «بهپوشی» یاد می‌کند که آنجا برایش آشنایی با آقای «رضوی» و خانمی که قبل از ایشان مدیریت این مجموعه را به عهده داشته را به همراه آورده است. به واسطه استانداردهای بالایی که داشته در آن موسسه به عنوان مدل شماره یک انتخاب شده و در صدر جدول مدل‌ها قرار داشته است. این موفقیت راه او را به برندهای معروفی مانند «فرس» که فروشگاه تخصصی کت و شلوار است، باز کرده است. همکاری با برند معروف «ال‌آر‌سی» را بسیار مثبت ارزیابی می‌کند و از آنها به عنوان خانواده‌ای یاد می‌کند که دست او را برای هر چه حرفه‌ای‌تر شدن بسیار باز گذاشته‌اند. ساعت «مونت بلانک» دیگر برندی است که در ایران با او همکاری نسبی داشته و از «دانا» را برای تبلیغ برندش عکاسی کرده اما به دلایل نامشخص عکس‌ها نهایی نشد و روی بیلبوردها نرفت. همکاری‌اش با «مسیح‌زاد»، شاگرد «بیژن پاکزاد» را بسیار دوست دارد چراکه لاکچری بودن در اصول کاری آنهاست و «دانا» علاقه بسیار زیادی به عناصر لاکچری دارد. به دنبال آن کار با عکاسان معروف و متخصص که در این حوزه بسیار فنی برخورد کرده و به صورت کاملا حرفه‌ای فعالیت می‌کردند را ادامه داده است. «ثمین موسوی»، «آرش وکیل‌زاده»، «امین اخوان»، «محمد موسوی»، «ساشا مشکات»، خانم «پژمان»، «وحید دشتیاری» و «سام یاری» از جمله عکاسان بسیار مطرحی در دنیای مد و فشن ایران هستند که کار «مدلینگ» را به صورت کاملا حرفه‌ای بلدند و تا به حال دوربین‌شان صحنه‌های بسیار زیادی از هنرنمایی‌های «دانا» را ثبت کرده است. جالب اینکه داستان به همین‌جا ختم نشده و در دنیا هم عکاسان زیادی از جمله «المر»، عکاس مجله معروف مد و فشن «وگ» که از سلبریتی معروف «تام کروز» عکاسی کرده، تصاویر زیادی از ژست‌گیری‌های «دانا» را هم شات زده است.

روی انتخاب‌هایم بسیار حساسیت به خرج می‌دهم

در انتخاب برند و عکاسی که قرار است با آن کار کند حساسیت زیادی داشته و به کیفیت کاری که قرار است تحویل داده شود، بسیار فکر می‌کند. اصالت در انتخاب را جایی بیشتر احساس می‌کنیم که با تاکید زیادی می‌گوید اسم و رسم برند برایم زیاد مهم نیست. تنها به محبوبیت آن برند در دنیای مارکتینگ فکر نکرده و کیفیت جنسی که قرار است به بازار عرضه شود را بسیار مد نظر قرار می‌‌دهد. به زندگی شخصی افرادی که قرار است با آنها همکاری کند کاری نداشته اما اخلاق حرفه‌ای را در راس امور قرار می‌دهد. باید چهارچوب‌ها رعایت شود و اخلاقیات از حد و مرز مشخص خارج نشود. به ژانری که قرار است در آن کار کنم بسیار اهمیت داده و هر کاری را حتی با وجود درآمدزایی‌اش قبول نمی‌کنم. با لحنی که سعی دارد هیچ بویی از خودستایی نداشته باشد روی این موضوع تاکید کرده و می‌گوید که هر قیافه و استایلی برای یک ژانر خاص مناسب است؛ من اگر از همکاری با بعضی برندها ممانعت می‌کنم همیشه دلیل این نیست که سطح خودم را بالاتر از آن می‌بینم و گاهی واقعا مسئله تفاوت ترکیب و استایل من با ژانری است که قرار است کار شود. با تاکید به این موضوع که افقی چندین ساله را برای حرفه‌ام تعریف کرده‌ام، ترجیح می‌دهم با همین میزان حساسیت پیش بروم تا مبادا موی لای درز استاندارهایم رفته و مرا از مسیر اصلی‌ام منحرف کند.

 

برای فردی که می‌خواهد به این راه وارد شود، «دیدن» را بسیار توصیه می‌کند. دیدن عکس‌های مختلف، برنامه‌های زنده، پشت صحنه‌ها و فیلم‌های کت‌واک در دنیا را بسیار تاثیرگذار می‌داند. اگر استانداردهای لازم اولیه وجود داشته باشد، با استفاده از اینترنت و جستجو در سایت‌های مختلف می‌توان اطلاعات بسیار مفید و سودمند به دست آورد که اگر کسب تجربه از دیدن عکس‌های متنوع را چاشنی‌اش کنیم، می‌تواند فرد را در این زمینه بسیار حرفه‌ای کند. موسساتی که به صورت تخصصی در ایران چنین فعالیت‌هایی انجام می‌دهند را بسیار توصیه می‌کند و معتقد است می‌توانند کمک‌های زیادی به علاقه‌مندان کنند.  بین مدل‌های مختلفی که در دنیا فعالیت می‌کنند، «دیوید جیمز گندی» را بسیار قبول دارد و او را بسیار جذاب و با استعداد تعریف می‌کند. معتقد است که «دیوید» بین مدل‌های بسیار معروف دنیا جز پنج جنتلمن معروف است که امروز دیگر کاراکتر مدلینگ مخصوص به خود را داشته و در خط و مش منحصر به خودش حرکت می‌کند. با همه ارادتی که به «گندی» دارد اما به شدت تاکید دارد که برای موفق بودن در مسیری که در آن قرار دارد، باید کاری متفاوت با دیگران انجام دهد. ایده‌آل‌هایش را در همین کشوری که در آن زندگی می‌کند و فرهنگش را بسیار غنی می‌داند، جستجو کرده و می‌خواهد نمونه بسیار معروفی از یک مرد ایرانی باشد که روی ایرانی بودنش بسیار تاکید دارد.

محدودیت این‌بار عامل معروفیت

بر خلاف بسیاری از مدل‌های دیگر اتفاقا محدودیت‌های موجود در ایران را برای موفق بودنش بسیار مفید دانسته و از آنها به عنوان نردبانی برای رسیدن به بهترین‌ها استفاده می‌کند. معتقد است زمانی‌که در دنیای مد و فشن یک مدل ایرانی به عنوان فردی که از کشوری اسلامی با محدودیت‌های خاص خودش خارج می‌شود، سر و صدای بیشتری به راه انداخته و نگاه‌های زیادی را جلب می‌کند. در خارج از ایران با توجه به فضای باز و نبودن هیچ‌گونه محدودتی اگر کسی کار «مدلینگ» انجام می‌دهد بسیار عادی به نظر رسیده و اصلا قابل توجه نیست. اما زمانی‌که یک بلاگر نیویورکی به ایران می‌آید تا از نزدیک با منی که در ایران فعالیت «مدلینگ» انجام می‌دهم مصاحبه کند، این دقیقا همان جذابیتی است که آن محدودیت‌ها ایجاد کرده است؛ چرا «دانا» به عنوان یک مرد ایرانی با وجود تمام خط قرمزها، در این زمینه فعالیت می‌کند؟ ناخودآگاه نگاه‌های زیادی روی من زوم می‌شود که چطور ممکن است کسی بتواند در آن محیط با آن سطح سخت‌گیری چنین فعالیت‌هایی انجام دهد. آیا دولت چنین فعالیت‌هایی را حمایت می‌کند و اگر نمی‌کند این فرد با چه جراتی این چنین حرفه‌ای کار می‌کند. این حرف و اعتقادش بسیار به دل می‌نشیند. باز آدم را یاد همان تفاوتی که از او دم می‌زد می‌اندازد و بار دیگر به این نتیجه می‌رسی که به راستی «دانا ماشاالله‌پور» پدیده‌ای متفاوت است در دنیای مد و فشن که حتی محدودیت‌ها را هم به نفع حرفه‌ای‌تر بودنش دیده و از آنها برای جلو رفتن استفاده می‌کند. ارادتش به این خاک و اقلیم تا جایی با خونش عجین شده که بسیار به آینده این حرفه در ایران امیدوار است. هدفی مبنی بر رفتن از ایران نداشته و می‌خواهد نام کشورش را در این زمینه بر سر زبان‌ها بیاندازد. معتقد است ایران بسترش را دارد و با تمایل زیادی که به پیشرفت در این کشور وجود دارد، می‌تواند در این حرفه کاری کند کارستان.

سخن آخر...

بین مدل‌های مختلف ایرانی که در این زمینه به صورت حرفه‌ای کار می‌کنند، «بابک رحیمی»، مدل برند «هاکوپیان»، «حمید فدایی»، «ندا کلاهی» و «شبنم مولوی» را نام می‌برد. معتقد است این افراد استاندارهای خوبی برای «مدلینگ» داشته و در این زمینه به صورت کاملا تخصصی فعالیت می‌کنند. کار را به همین صورت حرفه‌ای ادامه می‌دهد و در برنامه‌اش همکاری با چندین برند معروف دیگر را در دست دارد. حرف‌هایش در اینجا تمام می‌شود و با صداقت آغشته به سادگی می‌گوید که امیدوار است همه آن چیزی که پرسیده‌ایم را مطابق میل‌مان جواب داده باشد. خاکی بودن اصطلاح درستی است که به راستی در «دانا» مصداق زیادی دارد. سوپر مدل معروف ایرانی که همه ویژگی‌های یک مدل بی‌نظیر را با هم دارد. با سایت «دکتر فشن» باشید تا از خبرهای دیگری در آینده حرفه‌ای «دانا» و امثال آن آشنا شوید. تازه‌هایی از زندگی مدل‌های جوان ایرانی که  همه آن چیزی که در توان دارند را به کار گرفته تا ایران‌شان را در دنیای مد و فشن مطرح کنند.

گزارش : خانم صدف فاطمی 

 

 

 

  • تمامی فعالیت های سایت مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران و با مجوز از وزارت ارشاد انجام گرفته و هرگونه کپی برداری از مطالب پیگرد قانونی دارد